.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

کاش تو چایی بودی و من قندون، من خودمو فدات می کردم تا تو تلخی زندگی رو احساس نکنی.

 

در کوچه های عشق دنبال تو می گشتم / حقیقت شب بود ترسیدم و برگشتم!



شرط دل دادن ٬ دل گرفتنه وگرنه یکی بی دل میشه و یکی دو دل !

زندگی را از نخست برای من بد ترجمه کرده اند ، زندگی را یکی مرگ تدریجی نام نهاد ، یکی بدبختی مطلق معنی کرد ، یکی درد درمان ناپذیرش خواند ، و سرانجام یکی رسید و گفت : زندگی به تنهایی ناقص است تا عشق نباشد ، زندگی تفسیر نمی شود . (احمد شاملو)

 

نه در رفتن حرکت بود ، نه در ماندن سکون ، شاخه ها را از ریشه جدایی نبود ، و باد سخن چین با برگ ها رازی چنان نگفت که به شاید ، دوشیزه عشق من مادری بیگانه است ، و ستاره پر شتاب بر مداری معیوس جاودانه می گردد . (احمد شاملو)


اس ام اس عاشقانه,اس ام اس عشقولانه,اس ام اس رومانتیک,اس ام اس عاشقانه جدید,اس ام اس فلسفی,شعر عاشقانه,اس ام اس شعر عاشقانه, اس ام اس لاو




نام خفت دهندگان را نمی خواستم و خفت کشندگان را ، می خواستم نام تو را بدانم ، و تنها نامی که می خواستم و ندانستم . (احمد شاملو)


کسی که باورت داره ، همیشه یک قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره .

 

زندگی وقتی قشنگه که در کتاب قانون آن اصل معرفت ماده محبت و تبصره عشق نوشته شده باشه .


در زندگی مشو مدیون احساس کسی ، تا نباشد رایگان عمرت گروگان کسی ، زندگی دفتری از خاطره هاست ، یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ، یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسر سختی هاست ، چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ، ما همه همسفریم .

 

اس ام اس عاشقانه, شعر عاشقانه

 بی انصاف با کدام لالایی وجدانت را خوابانده ای
که اینچنین بیخیال ما شدی . . .
 

یاد تو” پرچم صلحیست میان شورش این همه فکر . . .
 

هر آدمی تو زندگیش یه بی معرفت داره
که اون بی معرفت
دوست داشتنی ترین آدمای روزگاره !
بی معرفت ، به یادتم . . .
 


وقتی گریه میکنی “زیباتر” می‌شوی
اما بخند
من به همان زیبا که “تر” نیست ، قانعم  . . .
 

وابسته شدم به تو ، بی آنکه بدانم
“وابستگیها”
وام های کوتاه مدتی هستند
با بهره های سنگین . . .
 


برای من
“مهر”
در نگاه توست
 نه اولین ماه پاییز . . .
 

کم سرمایه‌ای نیست داشتن آدم‌هایی که حالت را بپرسند
از آن بهتر داشتنِ آدم‌هایی است که
بتوانی در جواب احوال‌پرسی‌هایشان بگویی :
“خوب نیستم . . . “
 

همیشه همه توی بن بست زندگی برمیگردن سراغ عشق اولشون
اما چه سخته اون روزی که عشق اولت رفته باشه سراغ عشق اولش . . .
 

با هرکه نشستیم ، دل از او نشکستیم
بر جام می و می کده ، مردانه نشستیم
هرچند که این جام پر از جور و جفا بود
خوردیم ولی حرمت ساقی نشکستیم . . .
 

در دهکده ی تو خبر از بوی ریا نیست / چون نیست ریا ، هیچکس انگشت نما نیست
ما طالب مهریم و دل از عاطفه لبریز / دل صافتر از تو به خدا هیچ کجا نیست  . . .
 

در دلم کودکیست که “بی تو بودنش” را نق میزند
من هیچ ، لااقل بهانه ی او باش . . .
 

قلب عزیز لطفا خفه شو و در همه کارها “دخالت” نکن !
همان کـه خون “پمپاژ” کنی کافیست
اگر هم “خسته” شدی اجباری نیسـت به کار  . . .
 

در پــــی دانـه مـرو همچـو کبوتــر ، کـه تــو را
عاقـبت بهــر یکـی دانـــــه ، بــــه دام انـدازنـد
صیـد کن شیـــر صفت، نیم بخور، نیم ببخش
تـا بــه هـرجـا کـه روی ، بـر تـو ســلام انـدازند . . .
 

به چشمهایت بگو نگاهم نکنند
بگو وقتی خیـره ات می شوم
سرشان به کار خودشان باشد !
نه که فکر کنی خجالت میکشم ، نه !
حواسم نیست ، عاشقت میشوم . . .
 

ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی ، رفتی؟
بسوز که این همه آتش سزای توست . . .
خوشی با خوبی فرق دارد
به خاطر خوبی ها
از خیلی خوشی ها ، باید گذشت . . .
 

صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم  ، مال تو هستم  . . .
 

میان مشغله ها گم شدم اما دلم برای هوایت همیشه بیکار است . . .
 

بهشت فاصله ی پلک بالا و پایین من است
وقتی که به “تو” نگاه میکنم . . .
 

فکرم مسموم شده
از بس هرشب خیال تورا خورد . . .
 

هرگز کسی را از رفتنتان نترسانید
عادی میشود
شایـــــــد هم تا حـــدی که در را برایتــــــان باز کنند  . . .
 

دلتنگ که باشی ، آدم دیگری می‌شوی
خشن‌تر.. عصبی‌تر.. کلافه‌ تر و تلخ‌ تر
و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری
همه اش را نگه میداری
و دقیقا سر کسی خالی میکنی ، که دلـتنگ اش هستی . . .
 

گاهی وقتا دلم میخواد یکی ازم اجازه بخواد
که بیاد تو تنهاییم …. و من اجازه ندم !
و اون بی تفاوت به مخالفتم بیاد تو و آروم بغلم کنه و بگه
مگه من مردم که تنها بمونی … !
 

جا گذاشتی . . . !
رد خاطراتت را جا گذاشتی
مال ناراضی از گلوی ما پایین نمیرود
بیا برش دار . . .
 

تو  + خاطراتت + چشمانت + دستانت + لبخندت + اشکت
چند نفر به یک نفر ؟!
 

تا انتهای زندگی دوستم خواهی داشت؟
- نه ، تا انتهای خودم دوستت خواهم داشت . . .
 

قفسم را مشکن ، تو مکن آزادم / گر رهایم سازی به خدا خواهم مرد

من به زنجیر تو عمریست گرفتار شدم . . .

.

.

.

در فصل تگرگ عاشقت میمانم / با ریزش برگ عاشقت میمانم

هر چند تبر به ریشه ام میکوبی / تا لحظه مرگ عاشقت میمانم . . .

.

.

.

دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من / به ما درد دل افشا کن ، مداوا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را / بیا یک لحظه با ما باش ، پیدا کردنش با من

ادامه در لینک زیر

 

.

.

.

چون روزگار بر همه کس پایدار نیست / بهتر از دوست در جهان یادگار نیست . . .

.

.

.

اشک هایم را برایت پست خواهم کرد ، روزی تو باید از احساس قلبم با خبر باشی . . .

.

.

.

دست از سر ما بردار کنار تو نمیمونم / یه روز میگفتم عاشقم اما دیگه نمیمونم

تقصیر هیچکس دیگه نیست قصه ما تموم شده / حیف همه خاطره ها به پای کی حروم شده

.

.

.

جایگاه همیشگی تو در فلب منه ، اگه صدف قلبم لایق مروارید وجودت باشد . . .

.

.

.

آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم

عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم . . .

.

.

.

ای که با یاد تو در آتش تب میسوزم / یاد من کن که به یادت همه شب میسوزم . . .

.

.

.

چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی / که اگر کنی همه درد من به یکی اشاره دوا کنی

.

.

.

چقدر روح ، محتاج فرصت هایی است که هیچ کس در آن نباشد . . .

.

.

.

دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد

کسی را تحقیر مکن شاید محبوب خدا باشد

از کمکی دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد

سر نماز اول وقت حاظر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد در زمین . . .

.

.

.

نرسد دست تمنا چو به دیدار شما / میتوان چشم دلی دوخت به ایوان شما

از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست / نیمه جانیست در این فاصله قربان شما . . .

.

.

.

این اس ام اس از کشور عشق ، شهر مهر ، محله مصفا ، پلاک محبت

طبقه رفاقت ،زنگ صداقت اومده تا بهت بگه دوستت دارم . . .

.

.

.

نگاهم میکنی اما به سردی / نه تنها من ، تو هم دنیای دردی . . .

.

.

.

شبی از سوز گفتم قلم را / بیا بنویس غم های دلم را

قلم گفتا برو بیمار عاشق ، ندارم طاقت این بار غم را . . .

.

.

.

عاشقان هرچند مشتاق حال دلبرند / دلبران در عاشقی از عاشقان عاشقترند . . .

.

.

.

در این شب ها اگر باران چشمانت فرو ریخت / کویر قلب ما را هم دعا کن . . .

.

.

.

تو طراوت باران ، تو سخاوت زمینی  / تو کرانه های قلبم ، بهترین ، تو بهترینی . . .

.

.

.

به لبخنذی مرا از غم رها کن / مرا از بی کسی هایم جدا کن

اگر مردن سزای عاشقان است / برای مردنم هر شب دعا کن . . .

.

.

.

آنچنان کز برگ گل عطر گلاب آید برون / تا که نامت میبرم از دیده آب آید برون . . .

.

.

.

به خدا این دل من در تب و تاب تو گذشت / مکتب عشق تمامش به کتاب تو گذشت . . .

.

.

.

تقصیر دلم نیست که در کنج دلم جا داری / خوشگلی ، با نمکی ، دو چشم زیبا داری . . .

.

.

.

یار با ماست ، چه حاجت که زیادت طلبیم . . .

.

.

.

احساس مهربان تو عطریست که هر لحظه به مشامم میرسد

نازنینم فردا زیباست و تو زیباتر از فرداها . . .

.

.

.

من ان موجم که عشقت ساحلم شد . . .

.

.

.

اگر شورم سزا باشد ، اگر دردم دوا باشد / از این بدتر کجا باشد که دوست از دوست جدا باشد

.

.

.

دل تمنا میکند تا من بسازم خانه ای  / عاشقان کی خانه داند ، دل مگر دیوانه ای ؟

.

.

.

سفر غریبی داشتم توی اون چشم سیاهت / سفری که بر نگشتم ، گم شدم توی نگاهت

.

.

.

میبخشم شهر دلم را به گل خنده های تو ، ای کلامت معنی هستی . . .

.

.

.

زندگی با تو برایم بوی ریحان میدهد / بی تو اما بوی ریحان ، بوی زندان میدهد . . .

.

.

.

ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند

پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است . . . ؟

.

.

.

من از یاران عاشق مینویسم ، ز اسرار حقایق مینویسم

نه از گل نه از شبنم نه از باد ، برای آن یار عاشق مینویسم . . .

.

.

.

من سبز ترین واژه ملموس غروبم ، کاش در این وسعت سبز یک نفر درد مرا میفهمید . . .

.

.

.

آن لحظه که قلبت به خدا نزدیک است / آن لحظه که دیده ات ز اشک خیس است

یاد آر که محتاج دعایت هستم . . .

.

.

.

در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود

میشود حتی برای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود

کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود

.

.

.

من ناخدای عشقم ، طوفان حریف من نیست / من عاشق تو هستم مجنون رقیب من نیست . . .

.

.

.

دوستی شوخی سرد ادمهاست / بازی شیرین گرگم به هواست

واسه کشتن غرور من و تو / دوستی ، توطئه ثانیه هاست . . .

.

.

.

به یاد تو نوشتم که از جنس بهاری / که در اعماق قلبم همیشه ماندگاری

.

.

.

قلب من جایگاه رفیقی است که شقایق ها حسرت آن را میخورند . . .

.

.

.

کبوترم ، لانه من بام تو است ، کجا روم ، مرغ دلم راه تو است

پادشه کشور عشقم ولی ، نگین انگشتری ام نام تو است . . .

 

نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند

می گویند حساسیت فصلی است

آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم . . .

.

.

.

خاک پایت بوسه گاهم بود و بس / بر سر راهت نگاهم بود و بس

ای نگاهت تکیه گاه خستگی / عشق تو تنها گناهم بود و بس . . .

.

.

.

نفست باران است ، دل من تشنه ی باریدن ابر ، دل بی چتر مرا میهمان کن . . .

.

.

.

 

یاد آن روزی که یاری داشتیم / این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم

ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم / این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم .

 

نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !

امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .

 

از ما که گذشت

ولی به دیگری موقتی بودنت را گوشزد کن

تا از همان اول فکری به حال جای خالیت کند . . .

 

در غم عشق نبودیّ و محبت کردی / این هم از لطف شما بود و نمی‌دانستیم

من نکردم گله از عهد و وفاداری تو / عهد ما عهد جفا بود و نمی‌دانستیم

رنج بی‌عشقی و تنهایی و بی‌مهری یار / همه تقدیر خدا بود و نمی‌دانستیم . . .

 

در جهان غصه کوتاهی دیوار مخور /  حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور

گردش چرخ نگردد به مراد دل کَس /  غم بی مهری این مردم بی عار مخور . . .

 

بگذار بگویند خسیسم

من

دوستت دارم هایم

را الکی خرج نمیکنم

جز برای مهربانی خودت . . .

 

پشت آن پنجره ی رو به افق ، پشت دروازه ی تردید و خیال

لا به لای تن عریانی بید ، من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس . . .

 

راستـش را بگو

نکند تو همان “این نیـز” هستی که همیشه می گذری . . . ؟

 

خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ، بدخلقی هایم را فراموش کن

بی اعتنایی هایم را جدی نگیر

در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی  . . .

 

اونی که دوستت داره زندگیشو پات میریزه که فقط شادیتو ببینه

تویی که دوست داشته میشی هزارتا ناز میکنی براش!

 

گاه می توان براى یک دوست چند سطر سکوت به یادگار گذاشت

تا او در خلوت خود هر طور که خواست آنرا معنا کند . . .

 

این جمله را هرگز فراموش نکن

“برای دوستت دارم بعضی ها مرسی هم زیاد است” . . .

اس ام اس عاشقانه (دی ماه ۹۰)

در حنجره‌ام شور صدا نیست رفیق

یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق

بگذار که قصه را به پایان ببرم

آخر غم من یکی دو تا نیست رفیق . . .

 

دیدگانت را نبند ، نگاهت را ندزد ، تو که میدانی آیه آیه ی زندگیم

از گوشه ی چشمانت تلاوت می شود . . .

 

یک عمر قفس بست مسیر نفسم را / حالا که دری هست مرا بال و پری نیست

حالا که مقدر شده آرام بگیرم / سیلاب مرا برده و از من اثری نیست

بگذار که درها همگی بسته بمانند / وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست . . .

اس ام اس عاشقانه (دی ماه ۹۰)

تو مپندار که خاموشی من ذکر فراموشی توست

بلکه هر لحظه دلم مست تماشایى توست . . .

 

اون لحظه که گفتی : یکی بهتر از تورو پیدا کردم

یاد اون روزایی افتادم که به ۱۰۰ تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم  . . .

 

چه رابطه مرموزی است

میان پیداترین زخم و پنهانترین راز . . .

 

این بار مبلغ قبض موبایلم خیلی کم شده بود

اما اصلا خوشحال نشدم

هشت هزار و ششصد

عددی که تنهایی ام را به رخم  می کشید . . .

 

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

وقت است که یک چندی در خانه ی ما آیی

در خانه ی ما آمد ،‌ آن پادشه خوبان

آن پادشه خوبان ‌; داد از غم تنهایی . . .

 

احتیاط باید کرد

همه چیز کهنه می شود و اگر کوتاهی کنیم عشق نیز

بهانه ها جای حس عاشقانه را خوب می گیرند . . .

 

از تقدیر سرنوشت غمگین مباش

چه بسا سگ هایی بر روی اجساد شیرها رقصیدند

شادی کردند و خود را بزرگ پنداشتند

ولی نمی دانستند شیر، شیر می ماند و سگ، سگ . . .

 

باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند.

نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .

 

عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست؟

عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است . . .

 

کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید

عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب

بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم

این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .



:: موضوعات مرتبط: «عارفانه» , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 653
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.

واژه ی دوستت دارم برای عظمت و شکوه قلب مهربانت

چقدر بی رنگ است وقتی تو سرچشمه ی تمام خوبی ها هستی  . . .

 

 

نه  نرو ، صبر کن ، قرارمان این نبود ، باید سکه بیاندازیم

اگر شیر آمد تردید نکن که دوستت دارم

اگر خط آمد مطمئن باش که دوستت دارم

صبر کن سکه بیاندازیم ، اگر دوستت نداشتم آن وقت برو . . .

 

 

اگه بعضی وقتها نمیشنوی دوستت دارم

به خاطر سایلنت دلمه ، نه اینکه معرفتم کمه !

 

 

گفتی دوستم داری به اندازه قطرات بارانی که بر روی صورتت میریزد

و من هم دوستت دارم بدون توجه به چتری که روی سرت گرفتی . . .

 

دوستت دارم ، بیشتر از خودم ، کمتر از خدایم

چون عاشق توام و محتاج خدایم . . .

 

 

قابل توجه !

بسیاری از «من هم دوستت دارم» ها

نتیجه رودربایستی ای هستند  که «دوستت دارم» ها

ایجاد می کنند ، جدی نگیرید !

 

 

از حقیقت های تلخ خسته ام …

یک دروغ شیرین بگو

بگو دوستت دارم

نمیدونم چون عزیزی دوستت دارم یا چون دوستت دارم عزیزی !؟

 

 

از چهار راه قلبم عبور کردی و هیچ به چراغ قلبم توجه نکردی

اما بدان پلیس قلبم تو را تعقیب خواهد کرد

و برگه ی دوستت دارم را زیر برف پاکن دلت خواهد گذاشت !

 

به اندازه ی تمام بوسه های بی پاسخی که ماهی به دریا میزنه

دوستت دارم . . .

شاید قانون دنیا همین باشه

تو صاحب آرزویی باشی که شیرینی تعبیرش ازآن دیگریست.

 


عکس های زیبا (50)

ﻳﻪ ﻭﻗــــﺘﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﮔــــﺮﻓﺘﻪ...

ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺭﻱ...

ﺁﺭﻭﻡ ﻧـﻴﺴﺘﻲ...

ﺩﻟﺖ ﺑـــﺮﺍﺵ ﺗـﻨﮓ ﺷﺪﻩ...

ﺣــــﻮﺻﻠﻪ ﻫـﻴـﭽـﮑﺴﻮ ﻧــــﺪﺍﺭﻱ...

ﺑﻪ ﻳــﺎﺩ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻱ ﺑﻴﻔﺖ...

ﮐـﻪ ﺍﻭﻥ ﻫــﻤﻪ ﻱ ﺑﻲ ﻗــــﺮﺍﺭﻱ ﻫــﺎﻱ ﺗــــﻮ ﺭﻭ ﺩﻳــــــﺪ...

ﺍﻣـــــــﺎ....

ﭼـﺸﻤـﺎﺷـﻮ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺭﻓــﺖ....

....

 

 

 

دوستای گلم دوستتون دارم ولی اگه نظر بذارین بیشتر تر تر دوستون دارمااااااااااااااااااااا

 

http://up.shamsipour-ac.ir/uploads/images/1391/dey/1359034499441.gif



:: موضوعات مرتبط: «عارفانه» , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 416
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.

شگرد پسرک در برابر نادر شاه


زمانی که نادر شاه افشار عزم تسخیر هندوستان داشته در راه کودکی را دید که به مکتب می‌رفت. از او پرسید: پسر جان چه می‌خوانی؟
قرآن.
- از کجای قرآن؟
- انا فتحنا….

نادر از پاسخ او بسیار خرسند شد و از شنیدن آیه فتح فال پیروزی زد.
سپس یک سکه زر به پسر داد اما پسر از گرفتن آن اباکرد.
نادر گفت: چر ا نمی گیری؟
گفت: مادرم مرا می‌زند می‌گوید تو این پول را دزدیده ای.
نادر گفت: به او بگو نادر داده است.
پسر گفت: مادرم باور نمی‌کند.
می‌گوید: نادر مردی سخاوتمند است. او اگر به تو پول می‌داد یک سکه نمی‌داد. زیاد می‌داد.
حرف او بر دل نادر نشست. یک مشت پول زر در دامن او ریخت.
از قضا چنانچه مشهور تاریخ است در آن سفر بر حریف خویش محمد شاه گورکانی پیروز شد

 

انتخاب همسر شاهزاده

دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود.

دختر گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم که شاهزاده هرگز مرا انتخاب نمی کند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.

روز موعود فرا رسید و همه آمدند. شاهزاده رو به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود. همه دختران دانه ها را گرفتند و بردند. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید.

روز ملاقات فرا رسید، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدانهای خود داشتند. لحظه موعود فرا رسید شاهزاده هر کدام از گلدانها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود!

همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است. شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند: گل صداقت ... همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود...



:: موضوعات مرتبط: «عارفانه» , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 532
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.

سلام

با یه مطلب سنگین دیگه چطورین؟

کاش کسی یاد معلم ها می داد :
اول مهر شغل پدر‌ها را نپرسند ؛
وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل ها را و افتخار به همه‌ی پدر‌ها را یاد دانش آموزانشان نداده‌اند !
حالا قصه ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد ، بماند …

دخترک طبق معمول هر روز، جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد. بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد:
اگه تا آخر ماه، هر روز بتونی تمام چسب زخم هاتو بفروشی، آخر ماه کفش های قرمز رو برات
می خرم.
دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت: یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت ۱۰۰ نفر زخم بشه تا …
و بعد شانه هایش را بالا انداخت و راه افتاد و گفت:
نه … خدا نکنه … اصلا کفش نمی خوام!

عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.bahar22.com

 

.
اینجا فقط تو را از نوشته هایت ” می بینند “…
درست دیده ای ، فقط “خوانده” میشوی بی آنکه بشناسند تو را …
.
.
.
از استادی پرسیدﻧﺪ :ﺁﯾﺎ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﺩ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
.
.
.
پیامی دیگر آوردم…
به مردان اینجا نگاه مکن…
اسمشان مرد است ؛ من اگر خوردم زمین به نامردی همین مردان بود…
زمین مرد بود که مرا بلند کرد …
خودت را زمین بزن ؛ اما دست مردان اینجا را نگیر …

.
.
.
ما همه با زندگی معامله می کنیم …!
با خودمان هم معامله میکنیم و با کسانی که دوستشان داریم هم …!
اگر نبخشی ، نمی بخشم
خیانت کنی ، خیانت میکنم
بدی کنی ، بدی میکنم
دروغ بگویی ، دروغ می گویم
و همیشه کوچک می مانیم ؛
بدون تجربه ی زندگی بالاتر و آرمانی تر …!
این را بدانیم که با خوب ، خوب بودن هنر نیست !

گاهی نیاز است دکتر به جای یک مشت قرص، برایت فریاد تجویز کند…
.
.
.
همه چیز خنده دار بود….
داشتن تو…!
بودن من ; ماندن ما….!!
رفتن تو…
این همه آه….
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد….
.
.
.
کاش می شد زندگی را هم عوض کرد٬ مثل «چایی» وقتی که سرد می شود…

clubsms.ir fazbala اس ام اس سنگین و فاز بالا آبان 91

هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد
من اینجــــا نشسته ام
و با همین سیـــــ ـگار
قــــطار می آفرینم
نمی شنـــوی …!؟
سرم دارد سوتــــــ ــ ـ می کشد …
 

 

زیر باران اگر دختری را سوار کردید جای شماره به او امنیت بدهید…
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه به مقصد مورد نظرتان!
در تاکسی خودتان را به در بچسبانید نه به او!
بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه خلوت میبیند
احساس امنیت کند نه احساس ترس

.

.

.

 

 

 

 

چقدر خوشحـال بـود شیطــان
وقتی سیب را چیدم
گمان میکرد فریب داده است مـرا
نمی دانست تـو پرسیده بـودی
مـرا بیشتر دوست داری یـا مـاندن در بهشت را

.

.

.

همه رو صدا زدم ؛
جز خدا ….
هیچ کس جوابم را نداد ؛
جز خدا … !

.

.

.

چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی
اما وقتی دیدیش هیچ چیزی به جز سلام نتونی بگی !

.
 

.

.

 

بیستون کنده شده و عشق به جایی نرسید ، دیگر از تیشه فرهاد بدم می آید ! …

دل کندن اگر آسان بود ، فرهاد بجای بیستون دل میکند!

.

.

.
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…

smsiha.net faz sangin اس ام اس های جدید سنگین و فاز بالا آبان 91

اینجا جاییست که . . .
عشقبازی نمی کنند با هم . . .
با هم با عشق بازی میکنند . . . !

.

.

.

 

 

 

 

 

 

 

 


تقصیر تو نیست، مقصر معلم دستور زبان فارسی بود:


 

 

 

به من نگفت که من با هر تویی ما نمیشود!
.
.
.
 
 
 
ای دل بی ارزش !
 
لامـــصب.................یاد بگیر !

اگه کسی بهت گفت دوسِتـــــــ دارم
لزوما به این معنی نیست که کَسِ دیگه ای رو دوست نداره...!
.
.
.
 
 
 
 

دوستت دارم هایت را باور می کنم

درست مثل امضای آخر نامه هایت که می گویی خون است...

اما طعم آب انار می دهد

خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــدایا…
صورت حساب لطفا…
باقیشم مال خودت…
منو خلاص کن
سیر شدم از زندگی. . .

.

.



:: موضوعات مرتبط: اس ام اس و جملات زیبای عرفانه , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 496
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.


:: موضوعات مرتبط: «عارفانه» , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 574
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.
مست شد...

 

خواست که ساغر شکند!
عهد شکست...
فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند، مست...

تو مرا بردی به شهر یادها،
من ندیدم خوش‌تر از جادوی تو،

ای سکوت ای مادر فریادها

گم شدم در این هیاهو گم شدم،

تو کجایی تا بگیری داد من؟

گر سکوت خویش را می‌داشتم،

زندگی پر بود از فریاد من!

 

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست 

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست 

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست 

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست 

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد

 

پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست

هرجا که دلت میخواهد برو…
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
 هرجا که دلت میخواهد برو…
 فقط آرزو میکنم
 وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
 و اما من…
 بر نمیگردم که هیچ!
 عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
 که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!

 

قيمت لبهاي سرخت روزگاري بشكند

 

ماتم
ســـوم 
هفتــــم 
چهلـــم 
ســـــال . . .
چنـــد ســــال دیگــــر
بایــــد عــــزادار نبـــودن هایـــــت باشــــــم . . .؟

 

برای تو...

بیهوده انتظار تو را دارم

دانم دگر تو بازنخواهی گشت

هر چند

 اینجا بهشت شاد خدایان است

بی تو برای من

این سرزمین غم زده زندان است

 

خانه ات زيباست

خانه ات زيباست

نقش هايت همه سحرانگيز است

پرده هايت همه از جنس حرير

خانه اما بي عشق ، جاي خنديدن نيست

جاي ماندن هم نيست

بايد از كوچه گذشت

به خيابان پيوست

و  تكاپوي كنان

عشق را  بر لب جوي و گذر عمر و خيابان جوئيد

عشق بي همهمه در بطن تحرك جاريست

*****

تن تماميت زيبايي پيراهن نيست

مهرباني با تن، مثل يك جامه بهم نزديكند

و اگر ميخواهيم روزهامان

همه با شبهامان

طرحي از عاطفه با هم ريزند

گاهگاهي بايد

به سر سفرهء دل بنشينيم

قرص ناني بخوريم

از سر سفرهء عشق

گامهامان بايد

همهء فاصله ها را امروز

كوتاه كنند

و سر انگشت تفاهم هر روز

نقب در نقب دري بگشايد

دري از عشق به باغ گل سرخ

"و بينديشيم بر واژهء "دوستت دارم

 

 

شب سردی ست و هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی  من دلبر بارانی من۰۰۰۰۰

 

از برای روز میلادم
روزگار بر خلاف آرزوهایم...

 

سال ها تکراری تر از همیشه

و لحظه هایی که

که می گذرد

اما به سختی

بهار پائیز گونه ام مبارک

 

 

 

گفته بودم دوستت دارم؟
دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هات
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هات
...
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان.
نمی دانستم دلتنگیت
قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم وگرنه
از راه دیگری
جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره
در شمایلی دیگر
عاشقت شوم.
گفته بودم دوستت دارم؟
می دانی؟
 
یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است
 
و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

...

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.

 
حسين پناهي
... باید به خودت استراحت بدهی
بگـذار تـا فرو بـروم تــــوی منــجلاب
عـاصی شدم ، بریـده ام از اینهمه عـذاب

از گـریـه هـای هـرشبـه ام روی رختـخواب

ده سال مـی شود کـه بـرایـم غـریبـه ای

ده سال مـی شود کـه خـرابـم...فقـط خـراب

شایـد تـو هـم شبیـه دلـم درد می کشی

شاید تـو هـم همیشـه خـودت را زدی بـه خـواب

از مـن چـه دیـده ای کـه رهـایـم نمی کنـی؟

جـز بیقـراری و غـم و انـدوه و اعتصـاب؟

جــز فکـرهـای منفـی و تصمیـم هـای بـد

جـز قـرصهـای صـورتـی ضـد اضطـراب؟

اصـلا تـو بـهترین بشـری!!مـن بـدم بـدم!

بگـذار تـا فرو بـروم تــــوی منــجلاب
 
احتمال
از خانه که می آیی
 یک دست مال سفید
پاکتی سیگار
گزیده شعر فروغ
 و تحملی طولانی بیاور
احتمال گریستن ما بسیار است ....
 
 
بچه که بودم
بچه که بودم

 

از جریمه های نانوشته که بگذریم

سلمانی و ساعت و سیب

سکه و سلام و سکوت

و سبزی صدای بهار

هفت سین سفره ی من بود

بچه که بودم

دلم برای آن کلاغ پیر می سوخت

که آخر هیچ قصه ای به خانه نمی رسید

بچه که بودم

تنها ترس ساده ام این بود

که سه شنبه شب آخر سال

باران بیاید

بچه که بودم

آسمان آرزو آبی

و کوچه ی کوتاهمان

پر از عبور چتر و چلچراغ و چلچله بود

شاید هوای زیستنم را عوض کنم
باید که لهجه کهنم را عوض کنم
این حرفِ مانده در دهنم را عوض کنم

یک شمعِ تازه را بسرایم از آفتاب
شمع قدیم سوختنم را عوض کنم

هرشب میان مقبره ها راه می روم
شاید هوای زیستنم را عوض کنم

بردار شعر های مرا مرهمی بیار
بگذار وصله های تنم را عوض کنم

بگذار شاعرانه بمیرم از این سرود
از من مخواه تا کفنم را عوض کنم

من که هنوز خسته باران دیشبم
فرصت بده که پیرهنم را عوض کنم

 

خدایا...!

 

اندكی نفهمی عطا كن،كه راحت زندگی كنیم!

مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم...! 

 
من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم
تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم
با یادگاری از تبر، از سمت جنگ آمدی گفتم
چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم
مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست
حالا قضاوت کن خودت، من بی‌گناهم! نیستم
با یک تلنگر می‌شود، از هم فروپاشی مرا
نگذار سر بر شانه‌ام، آن‌قدر محکم نیستم
خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم
اما نمی‌دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم
 
 
منم که تا تو نخوابی نمی‌برد خوابم
تو درد عشق ندانی، بخواب آسوده

 

ز ریشه کندن این دل تبر نمی‌خواهد
به یک اشاره می‌افتد درخت فرسوده

نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او
شب و روزم گذشت به هزار آرزو
نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او

 

نه سلامم سلام، نه قیامم قیام
نه نمازم نماز، نه وضویم وضو

دل اگر نشکند به چه ارزد نماز
نه بریز اشک چشم، نه ببر آبرو

نه به جانم شرر، نه به حالم نظر
نه یکی حسب‌حال، نه یکی گفت‌وگو

نه به خود آمدم، نه ز خود می‌روم
نه شدم سربلند، نه شدم سرفرو

همه جا زمزمه است، همه جا همهمه است
همه جا «لاشریک... »،  همه جا  «وحده... »

نبرد غیر اشک، دل ما را به راه
نکند غیر آه، دل ما را رفو

نشوی تا حزین هله با مِی نشین
هله سر کن غزل، هله تر کن گلو

به سر آمد اجل، نسرودم غزل
همه‌اش هوی و های، همه‌اش های و هو

هله امشب ببر به حبیبم خبر
که غمش مال من، که دلم  مال او

هله از جانِ جان، چه نوشتی؟ بخوان !
هله گوش گران! چه شنیدی؟ بگو !

بِبَریدم به دوش، به کوی می‌فروش
که شرابم شراب، که سبویم سبو

 

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟
بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟

باز تکرار به بار آمده، می بینی که؟


سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت

عقل با عشق کنار آمده، می بینی که؟


آن که عمری به کمین بود، به دام افتاده

چشم آهو به شکار آمده، می بینی که؟


حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد

گل سرخی به مزار آمده، می بینی که؟


غنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد

بعد یک سال بهار آمده، می بینی که؟
 
 
حسرت
اما تو بگو «دوستي» ما به چه قيمت؟

امروز به اين قيمت، فردا به چه قيمت؟


ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ

این حسرت دریاست تماشا به چه قيمت


يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل

گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت


از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست

تاوان تو را مي‌دهم اما به چه قيمت


مقصود اگر از ديدن دنيا فقط اين بود

ديديم، ولي ديدن دنيا به چه قيمت

 

...
سال تحویل شد و من

تمام دلتنگی هایم رابه جای تو

در آغوش می کشم...

و چقدر جایت در میان بازوانم خالیست...
 
 
 
 
دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست
دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...

 
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
از زندگی از این همه تکرار خسته ام

از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه

امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم

آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز

وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید

از حال من مپرس که بسیار خسته ام...

 
 
دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار

خالی تر از سکوتم ، از نا سروده سرشار

 

حالا چه مانده از من ؟... یک مشت شعر بیمار

 

انبوهی از ترانه ، با یاد صبح روشن

 

اما... امید باطل... شب دائمی ست انگار

 

با تار و پود این شب باید غزل ببافم

 

وقتی که شکل خورشید ، نقشی ست روی دیوار

 

دیگر مجال گریه از درد عاشقی نیست

 

بار ترانه ها را از دوش عشق بردار

 

بوی لجن گرفته انبوه خاطراتم

 

دیروز: رنگ وحشت ، فردا: دوباره تکرار

 

وقتی به جرم پرواز باید قفس نشین شد

 

پرواز را پرنده ! دیگر به ذهن مسپار

 

شاید از ابتدا هم تقدیر من سفر بود

 

کوچی بدون مقصد از سرزمین پندار

 

از پوچ پوچ رویا ، تا پیچ پیچ کابوس

 

از شوق زنده بودن... تا خنده ای سرِ دار

 

شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

 

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست


من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست


غمدیده ترین عابر این خاک منم من

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست


در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

مانند کویری که در آن قافله ای نیست


می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست


شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست


 

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی

 

آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت

اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

 

عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام

 

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

 

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی

 

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم

 

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند  صبح

 

بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند

 

خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب

 

از برای روز میلادم
شنیده ام چنین روزی ، روز میلاد من است

 

اما

گویا سپری شد، بی آنکه بدانم

آتش شمع چندمین سال زندگی ام را

      به خاموشی سپردم

پ.ن:

 



:: موضوعات مرتبط: ازدل تا قلم , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 420
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.

http://www.mihandownload.com/download/sms-rooz-madar.jpg

مادر

تو را دوست دارم چون آب روان...

 

مادر ای پرواز نرم قاصدک

مادر ای معنای عشق شاپرک

ای تمام ناله هایت بی صدا

مادر ای زیباترین شعر خدا

روزت مبارک

مادر تنها کسی است که میفهمد ما چه نمی گوییم . . .

مادر تنها کسیه که میتونی براش ناز کنی

سرش داد و بیداد راه بندازی، باهاش قهر کنی!

اما با اینکه تو مقصر بودی بازم با یه بشقاب غذا

با لبخند میاد و میگه: با من قهری با غذا که قهر نیستی . . .


هنوز هم در پی گذشت سالها تن خسته من

گرمی نوازش تورا می خواهد.

دوستت دارم مادر


جدیدترین اس ام اس های تبریک روز مادر و روز زن

در پی گذشت سالها هنوزهم صدای قلب تو

نوازشگر روح خسته من است مادرم . . .

روزت مبارک باد


مادر اولین زیباترین واقعی ترین و پابرجاترین عشقی است

که انسانها تجربه میکنند .

مادر عزیزم روزت مبارک

 


ای مادر عزیز که جانم فدای تـــو

قربان مهربانی و لطف و صفای تو

هرگز نشد محبت یاران و دوستان

همپایه محبت و مهر و وفـــای تو

روزت مبارک

 


مادر :

خود لغت مادر بهترین اسم وصفتی که میشه به کار برد

چون وقتی میگی مادر تمام مفهوم لغت رو گفتی . . .

 


مادر یعنی=عشق

مادر یعنی=زندگی

مادر یعنی=تلاطم امواج خروشان زندگی

مادر یعنی=نوازش

مادر یعنی=شمع

مادر یعنی=سکوت

مادر یعنی=پروانه

مادر یعنی=…

روزت مبارک

 


مادر بودن سخت ترین و  پرمشقت ترین کار دنیا است

که تا آخر عمر هم بازنشستگی ندارد

و تنها حقوقی که بابت آن طلب میکند اندکی عشق است

مادرم تورا عاشقانه دوست دارم و با تمام وجودم به تو عشق میورزم

روزت مبارک باد.

 


گرامیداشت روز مادر، گرامیداشت فرشته ای آسمانی است

که خداوند به هر انسانی در روی زمین یکی از آنها را هدیه داده است

فقط و فقط یکی که هیچ جایگزینی ندارد. فرشته مهربان زندگی من

روزت مبارک.



دنیای کودکی ام سرشار از طنین دل انگیز توست

تمام خاطرات کودکی ام را خط به خط با نام تو نوشته امو همیشه تورا می ستایم.

 


مادر! در ستایش دنیای پرمهرت ، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود

و گلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت.

روزت مبارک






شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم

وانگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم






مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند

و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد.

مادر عزیزم روزت مبارک







ایمانم از دعای توست وخدایم را از زبان تو شناخته ام

عبادت را تو به من آموخته ای ، مادر! ای الهه مهر.




مادرم ! به پاس آنچه به من داده ای ،

به ستایش محبتهای بی اندازه ات ، و به وسعت همه خوبیهایت دوستت دارم

 


مـادر تــو بـهشــت جـاودانــی مـادر            خــورشـیـد بـلـنـد آســمـانی مـادر
در چشم تـو نـور زندگانـی جـاریـست          سر چشمه ی مهر بیکرانی مـادر
ای کـاش کـه تـا ابــد نــمـیــرد مادر             یـا هـستـی جـاودان بـگیـرد مادر
مهر است سراسر وجودش تــا هـست       ای کاش که پـایـان نـپـذیـرد مادر
هر بار که خنده بـر لبش مــی رویــد           یا نبض گل سرخ ، سخن می گوید
چشمان پر از ستـاره ی مــــادر مــن          در گــردش آشـنـا مرا می جـویـد
چون مهر، بـزرگ و بی نـشانی مادر           آرام دل و عـــــزیــز جـانـی مــادر
ای کاش همیشه جـاودان مـی بــودی      آن قـدر که خـوب و مـهربانـی مـادر
در کوچه جان همیشه مادر بـــاقیست      دریـای مـحبـتـش چو کوثر باقیست
در گـــویــش عـاشـقانـه ، نـام مــــادر      شعریست کــه تا ابد به دفتر باقیست



:: موضوعات مرتبط: شعر ابدی.......... , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 681
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.

پیامبر اکرم-ص:

هر کس پیشانی مادر خویش را ببوسد، از آتش جهنم دور می ماند . . .


ای دوست به حنجر شهیدان صلوات / بر قامت بی سر شهیدان صلوات

از دامن زن مرد به معراج رود / بر دامن مادر شهیدان صلوات . . .


تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم...
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.
تو بهترین گل، میان شهر گلهایی
تو رنگ آفتابی،
شب که می رسد، مثل ستاره،
گوئیا مهتابی
مادر خوبم، روزت مبارک

 

مادرجون این دسته گل تقدیم تو،به شرط اونکه تو خودت گل باشی و من خاک زیر پات
می دونی فرق روز پدر با روز مادر چیه ؟روز مادر طلا فروشی ها شلوغ می شه . اما روز پدر جوراب فروشی ها .حالا می دونی شباهتشون چیه ؟ پول هر دو از جیب بابا می ره !!!

 

مادر:
کاشکی می شد بهت بگم
چقدر صدات و دوست دارم
لالایی هات و دوست دارم
بغض صدات و دوست دارم


هزار دستگاه ۲۰۶، ۱۰۰ دستگاه آپارتمان، اسکناس به ارتفاع برج میلاد، و میلیارها دلارجوایز نقدی... . . . . . . . فدای یک تار موی تو مادر!

 


با دادن یک هدیه خود را یک سال بیمه بدنه و اعصاب کنید!

 

همسرم، معنای عشق و دوستی را در تمنای وجود تو یافتم.

مادرم، با تو زیستن، بهشتِ زندگی من است . . .

 

مادرم، خواستم خوشبوترین گل دنیا را برایت هدیه بیاورم،

اما دیدم تو خوشبوترین گل دنیا هستی . . .


در تمام زندگی ام مادرم تنها دلیل بودنم بود

روزت مبارک فرشته خلقت . . .
.

همسرم عزیزم ، روز زن فرصتی برای ابراز عشق من به توست

و من با همه توانم صمیمانه تو را میبوسم و دوستت میدارم . . .



:: موضوعات مرتبط: ازدل تا قلم , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 537
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.


:: موضوعات مرتبط: هرگاه دلت هوایم را کرد , ,
:: برچسب‌ها: عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 706
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : عاشق تنها
ت : دو شنبه 16 ارديبهشت 1392
.

موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی